✅ آوند در ۱۴۰۰
سال ۱۴۰۰ با همهٔ چالشهایش به پایان رسید. مجلهٔ آوند که سال ۱۳۹۹ با نگاه به ایجاد زمینهٔ گفتگوی درونسازمانی و داخلی در گروه باران تأسیس شد، در پایان آن سال خود را در قامت یک مجلهٔ سازمانی بازسازی کرد و این شماره، چهارمین شماره در این الگو است. تحریریهٔ آوند در فرمت جدید محتوایی تلاش میکرد حرفها و گفتگوها و نظرات پیرامون بحثهای تحول سازمانی در هلدینگ باران را از زبان مدیران و مشاوران سازمان، پیش روی مخاطب قرار دهد.
سال ۱۴۰۱ سال به ثمر نشستن تحولات امسال خواهد بود. چشمانداز تحولات هلدینگ روشنتر از هر زمان دیگری دیده میشود. مجلهٔ آوند نیز متناسب با گفتمانهای تازه باید خود را روزآمد کند. وقتی روندهای بهروز و جهانی مرتبط با تحولات حوزهٔ روابطعمومی و ارتباطات برند سازمانی را دنبال میکنیم، به این اعتقاد میرسیم که سازمانها گرایش بیشتری روی حوزهٔ ارتباطات برند خواهند داشت و تعداد بیشتری از آنها به دنبال استراتژیهای روابطعمومی در داخل سازمانشان خواهند بود. موضوعی که میتواند زمینهساز اتفاقاتی بسیار هیجانانگیز شود. متناسب با تحولات تازه، مجلهٔ «آوند» نیز خود را با نیازهای جدید تطبیق خواهد داد و تلاش میکند راوی روایتهای تازهٔ هلدینگ باران باشد.
✅ رسانهٔ رسمی سازمان
نزدیک نوروز است و زمان دید و بازدیدها. از فرصت انتشار مجله نوروزی آوند استفاده و عیددیدنی مطبوعاتی را با مدیران عامل شرکتهای زیرمجموعهٔ هلدینگ باران برگزار کردیم. گفتگوهایی که در این شماره شاهد آن هستید. ایدهای که داشتیم این بود که با توجه به اینکه این شماره از آوند، سالنامهای برای مرور بر اتفاقات سال ۱۴۰۰ و نگاه به چشمانداز سال ۱۴۰۱ است، از تمام مدیران هلدینگ و مدیران عامل شرکتهای گروه باران درخواست کنیم یادداشتی با همین نگاه، مرور سال ۱۴۰۰ و ایدهها برای سال آتی، برای این شماره بنویسند یا گفتگویی انجام دهند.
بر این اعتقادیم که هر رسانهای مأموریتی بر عهده دارد و آوند، رسانهٔ سازمان باران است. آوند احتمالا بهترین و کاراترین بستری است که مدیران – و همچنین سایر همکارانی که ایده و حرفی برای ارایه دارند – میتوانند از آن استفاده کنند و حرفشان را به مخاطبشان منتقل کنند. شأن آوند، همان شأن سازمان باران است و انتظار میرود کلیهٔ مدیران و پرسنل باران خود را با آوند همدل و هممسیر ببینند.
در خروجی نهایی، گفتگوی خوبی با مدیران باران داشتیم؛ و البته علیرغم دعوتهای چندباره، موفق نشدیم برخی دیگر از مدیران سازمان را برای حضور در مجله راضی کنیم. آوند به بستری برای حرف زدن بارانیها با بارانیها تبدیل شده و با اعتمادی که مدیران عالی به آن کردند، به سرمایهای در حوزهٔ ارتباطات برند (بهویژه ارتباطات درونسازمانی برند) تبدیل شده. عدم گفتگوی برخی از مدیران سازمان، این سؤال را در ذهن ما ایجاد میکند که چرا از این سرمایه استفاده نمیکنند؟
✅ چرا مجله؟
چرا انتشار آوند در قالب یک فصلنامهٔ چاپی برای ما اهمیت دارد؟ بعضی مواقع از ما سؤال میشود که در عصر شبکههای اجتماعی و در زمانهای که مخاطب در اینستاگرام و تلگرام حضور دارد، چرا گروه باران یک مجلهٔ چاپی با نگاه سازمانی منتشر میکند؟ پاسخ کامل به این سوال، خود مثنوی هفتاد من است، ولی پاسخ کوتاهش این است:
رسانههای سنتی جهان با رقیب قدرتمندی به نام رسانههای اجتماعی سرشاخاند. رسانههای اجتماعی نهتنها در روزنامهنگاری، که در تمامی عرصههای جامعه بشری رسوخ کردهاند و از سیاست و فرهنگ تا اقتصاد را بهشدت تغییر دادهاند. روزنامهنگاری جهان به این نتیجه رسیده است که باید از امکانات رسانههای اجتماعی در جذب مخاطب بیشتر و ارایهٔ گستردهتر محتوا استفاده کند؛ همچنان که در دههٔ ۱۹۹۰ نیز از ابزارهای اینترنتی بهنفع خود بهره گرفت. به همین ترتیب، رسانههای جهان حسابهایی کاربری در رسانههای اجتماعی درست کردهاند و چندی است به بازی رسانههای اجتماعی تن دادهاند.
اتکای شدید به رسانههای اجتماعی در توزیع اخبار و محتوا، خواهناخواه بر رسانههای جریان اصلی و منطق حرفهای آنها اثر میگذارد. رسانههای اجتماعی با الگوریتم کار میکنند؛ به این معنی که الگوریتمها تعیین میکنند چه مطالبی به هر کاربر نشان داده شود. این الگوریتمها طوری طراحی و نوشته شدهاند که بیشترین توجه کاربران را به پلتفرم متبوع خود جلب کنند تا کاربران ترغیب شوند تا جایی که مقدور است در محیط پلتفرم باقی بمانند. رسانههای جریان اصلی هم اگر میخواهند شانس دیدهشدن مطالبشان را در رسانههای اجتماعی افزایش دهند چارهای ندارند که، بهقول معروف، دل الگوریتمهای رسانههای اجتماعی را به دست آورند. بهعبارت دیگر، رسانههای جریان اصلی و رسمی سعی میکنند مطالبی تولید کنند که مورد پسند الگوریتمهای رسانههای اجتماعی است.
اما ماهیت تجاری رسانههای اجتماعی، با ماهیت رسانههای رسمی، که متکی به اصول حرفهای و خیر عمومیاند، تفاوت دارد. الگوریتمهای رسانههای اجتماعی هدفی ندارند جز جذب مخاطب بیشتر، آنهم به هر قیمتی؛ درحالیکه هدف رسانههای رسمی، تغییرات اجتماعی و اصلاح امور و حرکت به سوی خیر عمومی است.
از دیگر سو، ساخت و مدیریت یک رسانهٔ حرفهایِ اختصاصی و به نوعی مالکیت یک رسانه، در بزنگاهها و مواقع بحران، با انتشار صحیحترین روایت به کمک کسبوکار میآید و امکان اعلان دیدگاه رسمی آن بنگاه اقتصادی را فراهم میآورد.
✅ سادهسازی ارتباطات سازمانی
قاتل شمارهٔ یک روابط چیست؟ تقریباً در هر موردی، میتوانید پایان یک رابطه را به فقدان ارتباط مرتبط کنید. تا حدی، همین امر برای سازمانها نیز صادق است. وقتی سازمانها شروع به زوال میکنند، عموماً ریشه در ارتباطات داخلی ضعیف دارد؛ در حالی که ارتباطات سالم ممکن است مانع از سقوط یک شرکت نشود، مطمئناً میتواند تقویت مورد نیاز برای شناسایی مسائل و حرکت دادن کارها در جهت مثبت را فراهم کند.
شرکتهای زیادی وجود دارند که در ارتباطات افقی یا عمودی خوب هستند، اما تعداد کمی از آنها هر دو مهارت را دارند. اگر میخواهید همکاری یکپارچهای در سازمان داشته باشید که در آن همه احساس کنند شنیده میشوند، به استراتژیای نیاز دارید که هر دو را بهبود بخشد.
سادهسازی ارتباطات داخلی و ایجاد بسترهایی برای به اشتراکگذاری دانش اندوختهٔ ارزشمند سازمانی، اهمیت زیادی دارد. موضوعی که در شمارهٔ آتی آوند به آن میپردازیم.
✅ سال ۱۴۰۱؛ «باران» در نخستین گام از قرن جدید
سال ۱۴۰۰ سال کلیدواژهٔ تحول در گروه باران بود. از بهروز شدن مأموریتهای هلدینگ تا تغییرات ترکیب هیئتمدیرهها و مدیران عامل، افزوده شدن خطوط کاری جدید و همهٔ تغییرات ریز و درشتی که نوید چشمانداز روشن و خوشیمنی برای هلدینگ بزرگ باران دارد.
از جمله این اتفاقات و با هدف تکمیل بدنهٔ ستادی هلدینگ باران و همچنین بدنهٔ عملیاتی شرکتهای زیرمجموعهٔ هلدینگ، نیروهای زیادی در سال ۱۴۰۰ به سازمان باران پیوستند و تعداد همکاران خانوادهٔ بزرگ باران از ۳۸۰ نفر در ابتدای سال ۱۴۰۰ به ۴۸۰ نفر در پایان سال ۱۴۰۰ رسید.
به همهٔ شما همکاران عزیز قدیمی و جدید خداقوت میگوییم و نوروز بر شما مبارک.