در سال ۱۳۹۲، مفاهیم طراحی معماری هتلبرج باران ۳ بر پایه ایدههای نوین معماری پایدار و ساختمان سبز شکل گرفت. علاوه بر تمامی امکانات و خدمات موجود در برجهای باران، پروژهٔ باران۳ از امتیازات خاص خود بهرهمند است. گنجاندن حجم قابل توجه از فضای سبز در نما و مشاعات، استفادهٔ حداکثری از نور طبیعی در طراحی، کاهش قابل ملاحظهٔ مصرف سوختهای فسیلی، حفاظت از محیطزیست در ساخت و بهرهبرداری، آشتی با طبیعت از طریق ایدهٔ «هر خانه، یک حیاط» همگی نشان از احترام به محیطزیست دارد.
پروژه در روزهای نزدیک به رونمایی است و تقریبا تمام بخشهای برج باران ۳ در حال تغییر و تحولات سریع است و هر روز جلوهای تازه در برج زیبای خیابان کوهسنگی نمایان میشود. پیمانکاران در تمام طبقات مشغول به کار هستند و همکاران پُر تلاش شرکت آفتاب و سایر شرکتهای زنجیرهٔ ارزش باران، روزهای شلوغی را پشت سر میگذارند.
در این گفتگوی نوروزی، پای صحبت مهندس متبسم، مدیر پروژه باران۳ نشستیم و در کنار صحبت از این پروژه، از ماجراهای شخصی ایشان هم پرسیدیم.
جناب مهندس متبسم. شما از همکاران قدیمی گروه باران هستید و سالهای زیادی است که با مجموعه همکار هستید. خوشحالیم که در خدمت شما هستیم و از دریچهٔ صفحات مجلهٔ آوند میتوانیم این گفتگو را پیش روی مخاطبین مجله قرار دهیم. لطفا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید از چه تاریخی وارد گروه باران شدید و در این مدت در چه مسؤولیتهایی مشغول به کار بودید؟
سلام. مهران متبسم هستم. کارشناس مهندسی عمران و کارشناس ارشد مدیریت ساخت. از سال ۱۳۷۵ در صنعت ساختمان مشغول به کار و کسب تجربه بودهام و در تعدادی از پروژههای شاخص شهر مسؤولیت داشتهام. از جملهٔ آنها هتل پارس، مجتمع تجاری بزرگ الماس شرق، ساختمان ساپکو، مجتمع تفریحی کوهسر، مجتمع تجاری طلا و جواهر مرمر و برج مسکونی باران ۳ بودهاند.
من در آبان ماه ۱۳۹۳ همکاری خودم را با عنوان «سرپرست کارگاه باران ۳» با این مجموعهٔ فاخر آغاز کردم. در سالهای بعد از آن و متناسب با رشد و توسعهٔ سازمان و ایجاد ساختار جدید، در سمت سرپرست دستگاه نظارت و پس از آن به عنوان مدیر پروژه، همکاریام را ادامه دادم.
از چه تاریخی مسؤولیت پروژهٔ باران ۳ را بر عهده گرفتید؟ از طرف مدیران هلدینگ چه اولویتهایی برای شما به عنوان مدیر پروژه ترسیم شد؟
در ابتدای سال ۱۳۹۹ به این سمت منصوب شدم. طبیعتا اولویت اصلی پروژه، «اتمام پروژه در زمان مقرر» در نظر گرفته شد. البته دو فاکتور هزینه و کیفیت که از اهداف دیگر پروژه بهشمار میروند، اولویتهای بعدی را داشتند. سرمایهگذاران و مالکان پروژه در انتظار فرا رسیدن موعد اتمام و تحویل برج بودند و پروژه در شرایط حساسی قرار داشت. تکمیل نما و جمعآوری داربستها، مأموریت مهمی بود که باید سریعا انجام میشد. چهرهٔ جدیدی از برج میبایست در شهر نمایان میشد. آمادهسازی بخشی از واحدهای مسکونی، از دیگر مأموریتهای مهم آن مقطع زمانی بود.
در آستانهٔ افتتاحیهٔ پروژهٔ «باران۳» هستیم. چرا این پروژه مهم است و شروع چه حرفهایی در گروه باران و در شهر مشهد است؟ چه ویژگیهایی دارد که آن را متمایز میکند؟
بدون تردید پروژهٔ باران ۳ یک پروژهٔ ساختمانی شاخص در شهر و حتی کشور محسوب میشود. مجموعهای از فرایندهای پیچیدهٔ اجرایی شامل سازهٔ بتنی ویژه، سیستمهای تأسیساتی مدرن و کارآمد، نمای ترکیبی شیشه و ورق، معماری فاخر و نازککاری پر جزئیات، فضاهای سبز گسترده و مشاعات متنوع، این پروژه را متمایز کرده و بالاترین سطح کیفی و عملکردی برای یک زندگی متفاوت را به ارمغان آورده است.
کمی بیشتر در مورد واحد تحت مسؤولیتتان و شرح کاری که انجام میدهید برایمان صحبت کنید. یک روز کاری شما به چه شکل است و با چه واحدها و بخشهایی در گروه باران در ارتباط هستید؟
واحد تحت مسؤولیت من، دستگاه نظارت و راهبری پروژه است. واحد برنامهریزی و کنترل پروژه، طبق برنامهٔ مصوب، بستههای کاری هفتگی را تهیه و در اختیار واحدهای تخصصی میگذارد. یکی از مسؤولیتهای من، کنترل انجام دقیق و بهموقع فعالیتهای برنامهریزیشده است. در این راه واحدهای اجرایی، فنی، تأسیسات مکانیکی و الکتریکی، ایمنی و بهداشت، امور قراردادها و کنترل پروژه، بههمراه پیمانکاران مختلف، همراهی و همکاری دارند.
یک برنامهٔ اجرایی زمانی محقق میشود که بر اساس فرضیات و ظرفیتهای دقیق و واقعیِ پروژه تدوین شده و کلیهٔ پیشنیازهای فعالیتهای آن، بهموقع تأمین و رفع گردد. در این خصوص فشار پیشبرنده به پیمانکاران و عوامل اجرایی زمانی نتیجه میدهد که پیشنیازها و مایلستونهای مربوطه در حوزههای مختلف (شامل حوزههای فنی، نقشهها و مدارک، حقوقی، قراردادها و مجوزها، تدارک و تجهیز، فضای کار و مصالح، مالی، تأمین اعتبار و تهاتر) همگی بدون معارض در اختیار دستگاه اجرایی قرار گیرند. برای این منظور، ارتباط و تعامل با سایر بخشهای سازمان طبق فرایندهای تعریفشده، امری حیاتی و از مهمترین دغدغههای من در پروژه است.
در زمانی که مسؤولیت مدیریت پروژهٔ باران ۳ را بر عهده دارید، تحولات زیادی در شرکت آفتاب رخ داده است و ساختار شرکت متحول شده است. همچنین در زمان اجرای پروژه، گروه باران هم تحولات زیادی را پشت سر گذاشته است و همچنان در میانهٔ این جریان تحول است. مشکلات و پیچیدگیهای تحول استراتژیک و تغییرات مدیریتی، چه تأثیراتی در روند کارهای شما در پروژه داشته است؟
نگاه من به تحولات سازمانی اخیر، از دو زاویهٔ فرصت و تهدید است. طبیعتا هر سازمانی در چرخهٔ حیات خود، نوعی از رشد و توسعهٔ ساختاری را تجربه میکند. این روند در مجموعهٔ بزرگ باران نیز اجتنابناپذیر بود. از روزی که برجهای باران ۱ و ۲ گفتمان جدیدی را در حوزهٔ ساختوساز در شهر آغاز کردند تا امروز که برج باران ۳ در آستانهٔ تکمیل و بهرهبرداری قرار دارد و برج باران ۴ بهعنوان یک پروژهٔ عظیم شهری، سطح و معیار متفاوتی از مفهوم برجسازی را ارایه میدهد، رشد و پویایی این ساختار، قابل مشاهده و رهگیری است.
شکلگیری شرکتها و سازمانهای تخصصی در پاسخ به نیاز پروژهها، باعث ارایهٔ سطحی ارتقاءیافته از محصولات متنوع مورد نیاز سرمایهگذاران میشود. قاعدتا هر چقدر شرکتهای تابعه تخصصیتر شوند، خروجی با کیفیت بالاتری خواهند داشت و این موضوع فرصت مناسبی در اختیار گروه باران برای خلق ارزش و افزایش اعتبار برند میگذارد. اما باید مراقبت شود تا توسعهٔ گسترده و تعدد شرکتهای تابعه باعث ایجاد تعارض منافع بین بخشهای مختلف نگردد و یکپارچگی کل سازمان مورد تهدید واقع نشود.
بخشی از تحولات در معماری سازمان باران، معطوف به نیروی انسانی است. افرادی که در داخل سازمان احتمالا جایگاهی متناسب با توانشان ندارند و توانمندی آنها مورد غفلت قرار گرفته است. از این منظر، چه راهبردهای برای بروز توانمندی نیروی انسانی به نظرتان میرسد و اجرا کردهاید؟
به پشتوانهٔ تجربیاتی که در این حوزه کسب کردهام، قادر به ارزیابی تواناییهایی عوامل زیرمجموعه و کارسپاری به ایشان بر همان اساس هستم. تعیین محدودهٔ شغلی و طراحی ساختار شکست وظایف پرسنل در پروژه بر همین مبنا صورت میگیرد. البته در طول کار و با بروز شایستگیهای و کشف مهارتهای همکاران، این ساختار بهینه شده تا حداکثر بهرهوری مورد انتظار ایجاد شود.
من همواره به همکاران و پرسنل خود توصیه میکنم علاوه بر تکیه روی مهارتها و شناسایی نقاطقوت خود برای انجام تخصصی و با کیفیت کارها، تجربهاندوزی در بخشهای کمتر تجربهشده را نیز بهعنوان یک چالش برای کشف توانمندیها و علاقهمندیهای پنهان خود در نظر داشته باشند. در حوزهٔ منابع انسانی و با توجه به حضور افراد و مدیران شایسته و تحولات صورتگرفتهٔ اخیر، نوید حرکتی یکپارچه و منسجم بر مبنای شایستهمحوری و ارزشهای انسانی بهعنوان گرانقیمتترین داراییهای سازمان احساس میشود.
نقاط قوت گروه باران چیست؟ چه ویژگیهایی را در گروه باران میبینید؟ فرق باران با شرکتهای مشابه دیگر چیست؟
به اعتقاد من مجموعهٔ باران امروز در صنعت ساختمان بهصورت یک نقطهٔ مرجع عمل میکند. خیلی دور نیستیم از زمانی که ساکنین ساختمانهای مسکونی در شهر، از پارکینگ یا پیلوت مستقیما وارد آسانسور یا پلکان یا ورودی آپارتمانهای خود میشدند. احداث لابی در مدخل ورودی به فضاهای مسکونی، از جمله ایدههای جدیدی بود که توسط مجموعهٔ باران در این حوزه جاری شد. ارایهٔ خدمات هتلی، سرانهٔ بالای فضاهای مشاعی و تفریحی برای ساکنین و احداث فضاهای سبز، از دیگر ایدههای نوآورانهٔ این گروه بوده که بهتدریج در مرکز توجه و حتی الزامات این صنعت قرار گرفته است.
حالا که صحبت از نقاط قوت شد، نقاط ضعف گروه باران چیست؟ به نظر شما چه شاخصههایی را میتواند بهبود ببخشد؟ به عنوان یکی از همکاران و مدیران این مجموعه، چه پیشنهاداتی را به مدیران شرکت آفتاب و هلدینگ باران دارید؟ از نظر شما، گروه باران چگونه میتواند در سالهای آتی بهتر بدرخشد؟
طبیعتا وزن نقاط قوت در این مجموعه آنقدر زیاد هست تا نقاط ضعف احتمالی موجود را پوشش داده یا از دیده پنهان نگه دارد. اما اگر بخواهم به صورت اجمالی به برخی از آنها اشاره کنم، میتوانم از حجم بالای تغییرات و جابجایی مدیران در سطوح مختلف نام ببرم. این رویکرد بعضا ضمن تهدید رویههای ارزشمندِ تثبیتشده، ایدهها و روشهای مؤخر و دستاوردهای قبلی را تحت تأثیر قرار داده و امکان انتقال به سایر بخشها و پروژههای در دست احداث را بهعنوان فرایندهای سازمانی، تضعیف میکند.
کرونا در دو سال اخیر چه چالشهایی را در کار شما ایجاد کرده و چگونه با این چالشها کنار آمدید؟
تلخترین خاطرات کاری من مربوط به روزهای اوج شیوع بیماری کرونا بود. شرایط عجیب و پیچیدهای در کارگاه حاکم بود. طبیعتا حفظ سلامتی پرسنل اولویت اصلی پروژه بود. برای این منظور تمهیدات و پروتکلهای بهداشتی و حفاظتی در نظر گرفته شده بود، اما هیچ تضمینی وجود نداشت! تعداد زیادی از همکاران مبتلا و درگیر شدند و تعدادی نیز خویشاوندان و نزدیکان خود را از دست دادند. هر لحظه خبری غمانگیز میرسید و پلاکاردهای تسلیت بهتناوب روی دیوارهٔ سیاهرنگ ورودی پروژه نقش میبستند. فضای اندوه و استیصال در محیط پروژه موج میزد. بزرگترین آرزویمان این بود که فردا همدیگر را زنده و سالم ببینیم! این بحران اثر جبرانناپذیری بر پروژه گذاشت. اثری که سرمایههای انسانی سازمان را در تمامی سطوح بهشدت تحت تأثیر قرار داد و شرایط پیچیدهای در راهبری و مدیریت پروژه ایجاد کرد و اهداف آن را مورد تهدید جدی قرار داد.
لطفا کمی در رابطه با زندگی شخصیتان صحبت کنید. خانواده، علایق و سرگرمیها…
من متولد ۱۲ اسفند ۱۳۵۰ در مشهد هستم. پدرم بازنشستهٔ نیروی هوایی ارتش و مادرم خانهدار است. دو فرزند دارم. پسرم مهیار که در حوزهٔ عکاسی تبلیغاتی فعال است و دخترم بهار که دانشجوی سال دوم پزشکی است. به هنر و ورزش علاقهمندم و ادبیات داستانی و هنر خوشنویسی را بهطور جدی دنبال میکنم. در ورزش، از طرفداران پروپاقرص فوتبال هستم.
چشمانداز خودتان را در ۵ سال آینده چگونه میبینید؟ پیشبینی میکنید به چه موفقیتهایی در حوزهٔ کاری یا زندگی شخصی برسید؟
در حال حاضر تمامی اهداف و برنامهریزیهای کاری و زندگی شخصی من تحت تأثیر پروژهٔ باران ۳ قرار دارد. هدف کوتاهمدت من، تکمیل فرایند تحویل و بهرهبرداری پروژه است. پس از فراغت از این مهم، برنامههایی جهت ادامهٔ تحصیلات تکمیلی تا مقطع دکترا، تغییر رویکرد و گسترش مبانی شغلی در صنعت ساختمان و رسیدگی به علایق شخصی و هنریام را دنبال خواهم کرد.
جایگاه پروژههای باران را در بازار برجهای مسکونی در مشهد و ایران چگونه میبینید؟ ویژگیهای تکنیکی و معمارانهٔ هتلبرج مسکونی باران ۳ در قیاس با رقبای دیگر چیست؟
در حال حاضر، مجموعه برجهای مسکونی باران، در حوزهٔ ساختوساز و نزد خبرگان این صنعت، نهتنها بهعنوان یک برند پیشرو، بلکه به صورت معیارِ الگو پذیرفته شدهاند. من تجربیاتی در انواع پروژههای ساختمانی شهر و در سطوح مختلف داشتهام. بدون تردید معیارهای تکنیکی و خلاقانهٔ این مجموعه در حوزههای معماری، سبک زندگی، کیفیت ساخت و خدمات پس از فروش، وجه تمایز گروه باران با سایر رقبا است.
چه ماجراهای خاطرهانگیزی در دورهٔ کاری خود در گروه باران دارید؟ زیباترین و احیانا تلخترین خاطرات کاری شما در گروه باران چیست؟
تلخترین خاطرات پروژه در روزهای کرونا بر من گذشت که قبلا در مورد آن توضیح دادم، اما شیرینیهای زیادی در طول این سالها در پروژه اتفاق افتاده است. یکی از آنها، روز جمعآوری تاورکرین اصلی پروژه بود که علیرغم حساسیت بالای این کار و سختیها و ریسکهای فراوانی که داشت، در یک زنجیرهٔ هماهنگِ کار گروهی و به بهترین نحو ممکن انجام شد.
ماجرای خاطرهانگیز دیگر، انتقال دو دستگاه چیلر به بام پروژه بود. تجهیزات فوقسنگینی که انتقالشان به ارتفاع ۱۰۰ متری، نیاز به تمهیدات ویژه و برنامهریزی بسیار دقیقی داشت. آن موضوع هم به خوبی به انجام رسید و یکی از مسیرهای بحرانی پروژه به سلامت طی شد.
نظرتان درباره مجلهٔ آوند چیست؟ شمارههای قبلی آن را مطالعه کردهاید؟ چه مطالبی از آوند برایتان جذاب بوده و چه پیشنهاداتی برای بهتر شدن مجله دارید؟
مجلهٔ آوند یکی از مصادیق اقدامات نوآورانه و خلاقانهٔ گروه باران است. من به دلیل علاقهای که به این حوزه دارم، آوند را با دقت و اشتیاق فراوان دنبال میکنم و بدون اغراق، آن را در نهایت سلیقه و کیفیت میبینم.